برای اسطوره شناسی ایران اول باید بدانیم اسطوره چیست؟
گزیده آنچه آموختهام از دکتر ژاله آموزگار را به اشتراک میگذارم. برای درک بهتر و آگاهی بیشتر به کتاب زبان و فرهنگ و اسطوره ایران از دکترژاله آموزگار مراجعه کنید.
اسطوره یک اصطلاح است. از اواخر قرن ۱۹ بیشتر شکل گرفته است. چیزی که با واقعیت در تضاد باشد، اسطوره است. هر چیزی که جنبه خیالی داشته باشد میتواند اسطوره باشد. هر کشوری بنابر موقعیتش اسطوره میسازد. بنابر امکانات، باورها واعتقادات مذاهبشان اسطورههاشان باهم متفاوت است.
زمان اسطورهای با زمان ما فرق دارد. زمان در داستانهای اسطورهای فرق دارد. ما خود اسطوره میسازیم. اسطورههای مثبت و منفی داریم. اسطورهها گاهی جلوه تاریخی دارند و گاهی تاریخ تبدیل به یک اسطوره میشود. اسطوره یک تعریف مشخص ندارد. اسطوره داستانها و سرگذشتها و شرح حال یا عقیده است. ما از اسطورهها موجود قوی میسازیم. کسی که دوستش داریم بهش نسبتهای نیکی میدهیم. آن را تبدیل به اسطوره میکنیم. شخصی شرور و بد صقتهای پلیدی می دهیم و تبریل به اسطوره منفی یا دیو میشود.
اگر تبدیل به باورهای دینی شود مقدس میشود. اسطوره و افسانه فرق دارد. افسانهها سامان دارند. در افسانهها حتماً یک جنبه اخلاقی وجود دارد. مثل: سیندرلا. در اسطورهها دیو هست.
هر خارقالعادهای نمیتواند اسطوره باشد. مثل کتاب کلیله و دمنه که از زبان حیوانات و اخلاقیات میگوید. ولی اسطوره نیست.
انسان همیشه ناتوان است. به واسطه ناتوانی خود خدایش را میآفریند و ازش کمک میخواهد.(انسانهای اولیه و بدوی)
دیوهایی را در ذهن خلق میکند و ازش میترسد.
برای به وجود آمدن خیلی چیزها در دنیا هیچ اطلاعاتی نداریم. پس برایش دلیلی درست میکنیم. یکی از دلایل به وجود آمدن اسطوره جهل است. جهل به معنای منفیاش نه به معنای ندانستن. در زمانهای خیلی خیلی دور کسانی بودند، زیبا اندیشیدن و آرزوهایشان را به اسطورههایشان نسبت دادند. مثلا فرشتهها را بالدار میکشند. زیرا انسان آرزوی پرواز دارد.
در یونان خیلی از عیاشیهایشان را نیاز خدایان میدانند.
نیاز با آرزو فرق دارد شما به خوردن آب نیاز دارید. اما اینکه بخواهید همیشه شربت بخورید این میتواند یک آرزو باشد. انسانها عاجز هستند. در مقابل خیلی از ظلمهایی که به آنها در جهان شده است اظهار عجز دارند. پس جهانی خلق میکنند که در دنیای دیگری حق آنها را میگیرد. دوزخ هر جهانی باهم متفاوت است. مثلا دوزخ کسانی آتش است. دوزخ جهانی دیگر یخ است. این بر مبنای موقعیت جعرافیایی و اقلیمی هر منطقه است. در تمام ادیان و در تمام تاریخ ابلیس و شیطان وجود داشته است. اگر نبود این همه آدم بد نداشتیم.
در اصطلاح میگویند اسطورهها ازدواج میکنند. یعنی ادغام دو اسطوره با یکدیگر به یک اسطوره دیگر تبدیل میشد.
امروزه که آدمها کمتر باورپذیر شدهاند، اسطورههای کمتری داریم. این هم باز خیال میکنیم. استاد بهار میگوید: ایرانیان هنوز در تاریخ اسطورهای زندگی میکنند. همه در دوره اسطورهای زندگی میکنیم. اگر هم باور نکنیم جامعه ما را وادار میکند، اسطوره باورزندگی کنیم. کافیست به باورهای جامعه نگاه کنید. گاهی به ما تحمیل میکنند ابر انسانها را باور کنیم. وقتی چیزی را به ما میقبولانند یعنی ما فکر نکردیم. خیلی چیزها را جامعه به ما میقبولاند. انسانهای امروزی فکر نمیکنند عدم تفکر ما خیلی غم انگیز است.
خیال بالهایی دارد که هر چقدر بالهایش را ببری باز بالهایش رشد میکند هیچ کس نمیتواند خیال شما را قیچی کند
مریم سلیمانی
دکتر ژاله آموزگار: پژوهشگرفرهنگ و زبانهای باستانی، نویسنده، مترجم
کتابها: زبان،فرهنگ،اسطوره، مجموعه مقالات، زبان پهلوی