maryamsoleymani170@yahoo.com
مریم سلیمانی
0
فرصت
از مطب دکتر خارج شدم. افکارم غرق در ناباوری بود. آیا باید باور کنم. یعنی دیگر احتیاجی نیست به کسی بگم. شاید بگم...
مریم سلیمانی
0
دنیای واژهها و رسم الخط
واژه_کلمه _لغت هرسه یه معنی میدهد بعضی از واژهها اسم است. بعضی واژهها فعل است. بعضی هم کلمه و هم کاربردی...
مریم سلیمانی
0
نکات نویسندگی/ از هرچه میتوانید بنویسید
از هر چه میتوانید بنویسید ۱. در مورد آنچه می دانی و دوست داری بنویس. ۲. شخصیتهای زنده و واقعی خلق کن. از...
مریم سلیمانی
0
چطور میشود مسیری چهل دقبقهای را در ده دقیقه طی کرد؟
یادم میآیدفصل پاییز بود. باید ساعت نه صبح به محل کارم میرسیدم جلسهای مهم با مهمانهای خارجی داشتیم. درست...
مریم سلیمانی
0
بخشی از کتاب “دومین مکتوب”
میخواستم به جایی دیگر بروم که درخشش چیزی از فاصله دور توجهم را به خود جلب کرد، جلوتر رفتم تا به شی درخشان...
مریم سلیمانی
0
خوشبختی یعنی ادامه خواستن چیزی که داریمش
مشغول آبیاری باغچه جلوی خانه و چیدن گلها بود. چند مرد به جلوی درب نردهای منزل نزدیک شدند.از...
مریم سلیمانی
0
تنفس هوای تازه
به نطر من بیشتراز کسب اطلاعات، ما نیاز داریم اطلاعات اضافی را حذف کنیم. فضای خالی در ذهن ایجاد کنیم. تمام...
مریم سلیمانی
0
واژهها زبان و معنا هستند
واژهها زبان هستند. آدمها با زبان با هم حرف میزنند. بعضیها هرچه برزبانشان میآید میگویند. به درست یا...
مریم سلیمانی
0
شاید زندگی در میانه راه است
میان آغاز و پایان گیر کردهایم شاید زندگی در میانه راه است شاید در همینجا معجزهای شود من دیگر به آغاز و...
مریم سلیمانی
0
اول به عیبهای خودت فکر کن
خسرو در یک خانواده پرجمعیت زندگی میکند. سه برادر و دو خواهر دارد.او در دانشگاه رشته پزشکی قبول شد. خانواده...
مریم سلیمانی
0
گاهی فقط نظارهگر باشیم
خواستم بنویسم. نگاهی به پنجره انداختم. دم غروب است. آفتاب نیم رخ نورش را بر ساختمان روبهرو پهن کرده است....
مریم سلیمانی
0
خاطرات سفر به اورامان یا هورامان تخت
سفرنامه هورامان تخت، از غرب با عراق، از شمال با سروآباد و از جنوب با استان کرمانشاه محدود میشود و جادهای...
مریم سلیمانی
0
آیا به خود عشق میورزید؟
عشق به خود را میشناسید؟ خیلی افراد فکر میکنند که خود را دوست دارند. اما احساسی که ما داریم تنها یک دوست داشتن...
مریم سلیمانی
0
خاطرات جنگ تحمیلی_ آخرین دیدار
در زمان جنگ تحمیلی ایران و عراق برادرم در شهر دمشق سرباز بود. به ندرت میتوانستیم با او تماس بگیریم. احوالش...
مریم سلیمانی
0
رویای هر کودک صلح است
رویای هر مادر صلح استکلام عشقی که بر زیر درختان می تراودصلح است.پدری که در غباربا تبسمی در چشم هایشبا سبدی...
« قبلی
1
2
3
4
5
6
…
11
بعدی »