آرمانشهر؛ سرزمینی خیالی، آینهای برای واقعی
کتاب آرمانشهر (Utopia)، نوشتهی سِر توماس مور، صدراعظم انگلستان در سدهی شانزدهم، تنها یک خیالپردازی فلسفی نیست. او در این اثر، جامعهای را ترسیم میکند که بر پایهی عدالت، خرد و برابری بنا شده؛ جامعهای که هنوز پس از قرنها، الهامبخش اندیشهورزان و نویسندگان جهان است.
ساختار کتاب:
۱. نقد بیپردهی جوامع اروپایی آن زمان (فقر، فساد، جنگ)
۲. ترسیم جامعهای خیالی با نظمی نو، ساده، عادلانه
ویژگیهای جامعهی آرمانشهری:
– مالکیت خصوصی وجود ندارد
– روزانه تنها شش ساعت کار کافیست
– قانونها ساده، قابل فهم و اندکاند
– آزادی مذهبی رعایت میشود
– جنگ فقط برای دفاع یا کمک به مظلومان
– آموزش همگانی و سیاست با رأی مردم اداره میشود
نقل قولی از متن بازآفرینیشده:
«در سرزمینی دور، زر و سیم را به کودکان میدهند برای بازی؛
نه برای ریختن خون…
زمین از آنِ همه است، و نان در سفرهی همگان.»
✨ مور چه میخواست بگوید؟
او نمیگفت چنین سرزمینی وجود دارد، بلکه میخواست بگوید:
اگر بخواهیم، میتوانیم بهسوی آن حرکت کنیم.
دربارهی نویسنده:
سِر توماس مور (۱۴۷۸–۱۵۳۵) نویسنده، فیلسوف و صدراعظم انگلستان بود. بهدلیل ایستادگی بر سر باورهای اخلاقیاش در برابر پادشاه هنری هشتم، سرانجام اعدام شد.
«من خدمتگزار خوب پادشاهام؛
اما پیش از آن، خدمتگزار خدا هستم.»
آرمانشهر، برای اهل اندیشه تنها یک داستان نیست؛
دعوتیست به بازاندیشی در جهانی که میتوانست ـ و شاید هنوز بتواند ـ بهتر باشد…
مریم سلیمانی
#آگاهی_اندیشه
#آرمان_شهر#فلسفه