بسیاری از اوقات، بدنمان علائم عجیبی میدهد: سردردهای بیدلیل، دلدردهایی که نمیدانیم از کجا آمدهاند، یا گرفتگیهای عضلانی که بیآنکه دلیلی واضح برایشان بیابیم، در بدنمان رخ میدهند. اگرچه با آزمایش و چکاپ دقیق، هیچ مشکلی فیزیکی تشخیص داده نمیشود، اما این دردها، گاهی نه از جسم، که از روحمان میآیند. فشار روانی و مشکلات ذهنی میتوانند در قالب دردهای جسمی بروز یابند، چرا که روان و جسممان بههم پیوستهاند و اختلال در یکی، بر دیگری اثر میگذارد.
طبق گزارش «Onlymyhealth»، دکتر نیکیل نایار، روانپزشک بیمارستان شاردا، به برخی از نشانههای نادیدهگرفتهشدهی مشکلات روانی اشاره کرده که میتوانند ریشهای در درون ذهن و روانمان داشته باشند:
دردهایی بیدلیل و پنهان
سردردهای مزمن، مشکلات گوارشی و گرفتگیهای عضلانی، بدون آنکه علت مشخصی داشته باشند، میتوانند در پی اضطراب، افسردگی یا اختلالات روانشناختی دیگر نمایان شوند. شاید حتی بسیاری از ما تجربه کردهایم که چطور بدنمان به فریادهای ذهنمان پاسخ میدهد.
تغییرات در الگوی خواب
بیخوابی و خواب زیاد، تنها نشانههایی از مشکلات خواب نیستند. گاهی تغییرات جزئی، مانند بیدار شدنهای پیدرپی در شب یا خوابهای زنده و عجیب، میتوانند نشاندهنده وجود اضطراب یا استرس پنهانی باشند که در درون ما در حال جنگ است.
از دست دادن علاقه به فعالیتهای لذتبخش
اگر روزی چیزی که به آن علاقه داشتیم دیگر لذتبخش به نظر نمیآید، ممکن است درگیر فرسودگی روانی یا نوعی اختلال اضطرابی شده باشیم. این تغییرات، هرچند آهسته و تدریجی، باید بررسی شوند تا علت اصلیشان کشف گردد.
تحریک پذیری و واکنش غیر قابل کنترل
تحریکپذیری مداوم، خشم غیرقابل کنترل یا واکنشهای شدید به مسائل کوچک، میتوانند نشانههایی از اضطراب یا اختلالات خلقی باشند. چنین واکنشهایی نه تنها خود فرد را آزار میدهد، بلکه اطرافیان او را نیز در معرض آسیب قرار میدهد.
تغییر در عادات غذایی
تغییرات ناگهانی در اشتها، چه پرخوری و چه بیاشتهایی، میتواند از نشانههای مشکلات روانی باشد. روانشناسی که تحت فشار قرار میگیرد، میتواند این فشار را به شکل تغییر در الگوهای غذایی نشان دهد.
دوری از روابط اجتماعی
گریز از جمع و عدم تمایل به تعامل با دیگران، یکی از نشانههای افسردگی است. اما باید توجه داشت که این نیاز به تنهایی، همیشه به معنای افسردگی نیست. بلکه در برخی مواقع، ممکن است نشاندهنده یک کشمکش درونی باشد که به فرد فشار وارد میآورد.
مشکل در تمرکز و حافظه
فراموشکاریهای مکرر یا دشواری در تمرکز، میتواند نشانهای از اضطراب یا افسردگی باشد. اختلالات روانی قادرند بر عملکردهای شناختی تأثیر بگذارند.
نبود سلامت روان فقط به خود فرد آسیب نمیزند، بلکه اطرافیان نزدیک او را نیز درگیر و آزرده میکند.
چه باید کرد؟
برای شروع، احساساتتان را با یک فرد مورد اعتماد یا مشاور در میان بگذارید.
به متخصصان سلامت روان مراجعه کنید تا تشخیص درست و درمان مؤثر دریافت کنید.
به فعالیتهای آرامبخش مانند نوشتن، ورزش یا مدیتیشن بپردازید تا روانتان را بازسازی کنید.
مطالعه درباره بیماریهای روانی میتواند به شما در شناسایی زودهنگام علائم و کاهش باورهای نادرست کمک کند.
سخن پایانی:
سلامت روان به اندازه سلامت جسم اهمیت دارد و در واقع، این دو باید در هماهنگی کامل با یکدیگر قرار گیرند تا فرد بتواند بهطور کامل از زندگی لذت ببرد. مراقبت از روانمان همانقدر ضروری است که مراقبت از جسممان. با پذیرش این واقعیت و اهمیت دادن به سلامت روان، میتوانیم به خود و دیگران آرامش و صلح هدیه دهیم.
مریم سلیمانی