شاید کتابهایی در اوقات فراغت خواندهاید یا میخوانید. خواندن (Reading) با مطالعه (Study) متفاوت است. مطالعه، خواندن همراه با تأمل و تفکر است. در مطالعه به مفهوم جملهها و واژهها فکر میکنید، به سبک و گفتار نویسنده توجه دارید و به دنبال درک عمیقتر از متن هستید. مطالعه میتواند تأمل در یک سطر از کتاب یا مقاله باشد و حتی شامل گوش کردن و مشاهده کردن هم میشود.
تفاوت دیگر در هدفمندی این دو است. کتابخوانی ممکن است صرفا برای سرگرمی یا گذران وقت باشد، اما مطالعه معمولاً با هدفی مشخص انجام میشود؛ مثل یادگیری یک مهارت یا حل یک مسئله. کتابخوانی معمولا سطحیتر است، درحالیکه مطالعه با تمرکز و دقت بیشتری صورت میگیرد و منجر به درک و یادگیری پایدار میشود.
حافظه نیز نقش مهمی در این تفاوت دارد. آنچه در کتابخوانی یاد میگیریم، معمولا در حافظه کوتاهمدت ذخیره میشود و ممکن است بهراحتی فراموش شود؛ اما مطالعه، اطلاعات را وارد حافظه بلندمدت میکند و آنها را به دانشی قابل استفاده تبدیل میکند.
همچنین در مطالعه، فرد فعالانه درگیر متن میشود، سؤال میپرسد، به دنبال پاسخ میگردد و حتی ممکن است حاشیهنویسی و یادداشتبرداری کند. این فرایند، مطالعه را از یک فعالیت منفعل به تجربهای عمیق و تأثیرگذار تبدیل میکند.
در نهایت، کتابخوانی پلی است به دنیای کلمات و تخیل، اما مطالعه، سفری آگاهانه به عمق مفاهیم و معانی است. مطالعه نهتنها ذهن را غنی میکند، بلکه به تغییر و رشد فردی منجر میشود.
مطالعه را سخت جلوه ندهید.
میتوانید همزمان چند کتاب را با هم بخوانید؛
هر روز یا حتی هر ساعت، چند صفحه از یک کتاب را.
موضوع کتابها میتواند متفاوت باشد و هیچ ضرورتی ندارد حتماً یک کتاب را تمام کنید و بعد سراغ کتاب بعدی بروید.
مثلاً هر روز میتوانید فقط یکی از اشعار حافظ، نیما، شاملو، ابتهاج یا لنگرودی را بخوانید و از آن لذت ببرید.
یا هر روز فقط چند صفحه از یک داستان کوتاه، کتاب روانشناسی یا هر آنچه در دست دارید را بخوانید.
به همین سادگی…
همین زمانهای کوچک، قدمهای بزرگ و تحولهای عمیقی در زندگیتان ایجاد میکنند.
مریم سلیمانی