من به پاکی و صداقت او شکی نداشتم. شکِ من از خودم بود. میدانستم، در این رابطه او آزار خواهد دید. زیرا برای من، گفتنِ دوستت دارم کافی نبود.
من کسی را میخواستم که آنقدر با او حرف برای گفتن داشته باشم که هیچوقت سکوتی بین ما نباشد. من کسی را میخواستم که از تمام سایههای تاریکِ درونم به او بگویم. با وجود او دیوانگیهای زندگی را از لابهلای جِرزِ زمان بیرون بکشم.
گاهی تنها باشم تا بیشتر دلم برای او تنگ شود، و با دیدار دوباره با ذوقی بیشتراو را در آغوش بکشم.
حقیقت تلخ را از دروغ شیرین بیشتر دوست دارم.
مریم سلیمانی