داستان کوتاه یا داستانک در دهههای اخیر مورد توجه داستان نویسان فارسی زبان قرار گرفته است. داستانک نویسی بر دو پایه سادگی و ایجاز بنا شده است. نویسندگان داستان کوتاه میکوشند، در کمترین حجم و کوتاهترین شکل آثارشان را عرضه کنند. داستانهایی ساده و اثرگذار بیافرینند.
در واقع بینش هنری مینیمالیستها بر این دو جمله استوار است: “کوچک زیباست ساده زیباست”
مثلاً ظهور sms(پیامک) باعث گردید تا مردم کوتاه نویسی را فرا گیرند.
ویژگیهای داستانهای کوتاه
۱_ کم حجمی: محدودیت تعداد شخصیتها محدودیت مکان است.
استیو ماسدر سال۱۹۸۷مجموعهای به نام”داستانهای ۵۵ کلمهای”منتشر کرد.
۲_ طرح ساده: پیرنگ یا طرح یکی از عناصر مهم داستان است. داستان از سه بخش: آغاز، میانه و پایان تشکیل میشود. فرق بین رمان و داستان کوتاه و داستان و داستانک میزان طرحهای آنهاست. طرح در رُمان پیچیده است.در داستان کوتاه آغاز و پایان نزدیک به هم هستند.گاهی آغاز و پایان ندارد و از میانه داستان پرداخته میشود.گاه کشمکشی نداردو گاهی پایان باز دارد.
۳_ بی پیرایگی: زبان این داستانها باید از قدرتی برخوردار باشد، محدودیتهای ناشی از کمبود شخصیت وحادثه را جبران کند. واژههابا دقت و بهجا بهکار برده شوند. زبان شفاف است. ساده و رسا است.
تفاوت حکایات قدیمی با داستانهای مینیمال همین نکته است. ازجهت حجم شبیه هم هستند. اما زبان بسیاری از حکایتهای قدیمی ساده نیست. میتوان به اشیا در داستانهای کوتاه قدرتی عظیم و یاحیرت انگیز داد.
۴_ واقعگرایی: نویسندگان مینیمال اغلب میکوشند تا از عادیترین تجربههای زندگی که گاه عادی شده است، داستانهایی بنویسند که مخاطب را جذب میکند.
۵_محدودیت صحنهپردازی
۶_محدودیت تعداد وقایع و شخصیتها
۷_ کمرنگ بودن حضور مستقیم راوی: راوی به عنوان اول شخص فقط داستان را روایت میکندبدون قضاوت.مثل دانای کل عمل نمیکند.
۸_ توجه به دغدغههای بشری
مریم سلیمانی
مطالعه من و ساده فهم کردن از
مقاله مینیمال معاصر
دکتر احمد رخی_ سهیلا روستا