این کلمه را از استادم شاهین کلانتری وامدارم.
از زخمیاد گرفتم که زخمحمل نباشم،
زخمیادهایم را در حافظه که نه، در دیدگانم بسپارم.
زخمیادها تیغ برندهی خامخیالی ما بودند.
ارج مینهم به هشیاری امروزم.
زخمیادها معلمان سختگیر امروزند؛
اگر شاگردی هوشیار باشم، از آنها درس خواهم گرفت.
زخمیادها واکسن دردهایم هستند.
و اگر، اگر تاب بیاورم،
قهرمان زندگیام خواهم شد.
امروز برای زخمیادهایم،
شاخهگلی سرخ به رسم مرهم میگذارم
و زمین و زمان را پاس میدارم.
مریم سلیمانی